حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن حیران بغدادی . محمدبن علی طبری در «بشارة المصطفی » از وی روایت کرده که ارجوزه ای در نحو دارد و سیوطی در بغیه نیز وی را یاد کند. (ذریعه ج 1 ص 502).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن یوسف بن احمدبن شبل مکنی به ابوعلی بغدادی . رجوع به حسین بغدادی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ رومی . رجوع به حسین سعدی و حسین داغستانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن محمدبن الشویخ ارموی مکنی به ابوعبداﷲ. ساکن مصر بود و همانجا در 460 هَ . ق . درگذشت . (لباب و انساب سمع...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بصری . رجوع به حسین بصری شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ واضحی . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 278).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالوهاب . شخص ناشناس است که «عیون المعجزات » را تألیف کرده است و این کتاب مختصری است از کتاب «بصائر الد...
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ. رجوع به حسین غضایری شود.
حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عتیق . رجوع به حسین تغلبی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن رواسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن زیاد شریک عامری کوفی وحیدی . کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).