حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن اویس (شیخ ...) یا (سلطان ...) یکی از فرمانروایان آل جلایر است که از 776 - 784 هَ . ق . فرمانروا بود. رجوع به آل جلایر و مرآت البلدان ج 1 ص 399 و تاریخ گزیده صص 715-721 و تاریخ مفصل ایران اقبال آشتیانی ص 465 چ 1 شود.
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جزء بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع در 58هزارگزی جنوب خاور کازرون . دارای 45 تن سکنه م...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده واقع در 85هزارگزی جنوب خاور سوریان و کنار ر...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش بمپور شهرستان ایرانشهر 5هزارگزی خاور بمپور، یک هزارگزی جنوب شوسه ٔ ایرانشهر به بمپو...
حسین آباد.[ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده تازیان . بخش مشیز شهرستان سیرجان . 50هزارگزی جنوب راه فرعی کرمان به ده تازیان . جلگه . س...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان . 35هزارگزی شمال باختری بافت . سر راه مالرو گلناآباد گوغر. کوهس...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل . هفده هزارگزی شمال بنجار. 12هزارگزی راه مالرو جلال آباد به زابل . جلگه . گر...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده از بخش شهداد شهرستان کرمان . 2هزارگزی شمال خاوری شهداد. سر راه مالرو شهداد به خراسان . جلگه . گرمسیر. سکنه 1...
حسین آباد. [ ح ُس ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قهستان بخش مرکزی سیرجان . 25هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سر راه شوسه کرمان به سیرجان . جلگ...
حسین آباد. [ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان . 11هزارگزی خاور شوسه ٔ رفسنجان به یزد. جلگه .سردسیر. سکنه 100 تن . زب...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) (سلطان آباد) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت . 25هزارگزی خاوری سبزواران . کنار رودخانه ٔ هلی...