حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن خوجه . ادیب و نویسنده و مورخ و فقیه بود و در 1364 هَ . ق . درگذشت . او راست : خلاصة القول در سیرت رسول و جز آن . (معجم المؤمنین از الثریا به تونس ).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عثمان الاحمسی . کتاب الحدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عدار در 950 هَ . ق . به شاگرد خود، شیخ حمزه اجازه ٔ روایت تألیفات خویش داده است . (ذریعه ج 1 ص 186).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عریف . رجوع به حسین بن ولیدبن نصر شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عقیل بن محمدبن عبدالمنعم بن هاشم بزاز واسطی قرشی . خطیب بغداد از وی روایت کرده و در 471 هَ . ق . درگذشت . شعر ا...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علاءالدولةبن سلطان احمد جلایر از 827 - 836 هَ . ق . حکومت کرد. رجوع به آل جلایر و «مرآت البلدان ج 1 ص 399» و تار...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علوان کلبی کوفی . کتاب حدیث دارد. (ذریعه ج 6 ص 324).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی مکنی به ابوعلی . محدث است و از احمد حنبل روایت دارد. و تألیفی در حدیث دارد. (معجم المؤمنین از طبقات ا...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی . متوفی حدود 830 هَ . ق . / 1427م . او راست : منصة العذاری فی شرح القصاری . (معجم المؤلفین ) (ایضاح المکنون ...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی آل کاشف الغطاء. رجوع به کاشف الغطاء شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن ابیطالب هاشمی قرشی مکنی به ابوعبداﷲ امام سوم شیعه ٔ اثناعشریه و پنجمین تن از اصحاب کساء. وی در مدین...