حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن طاهربن زَیلَه . اصفهانی متولد به اصفهان و مکنی به ابومنصور معروف به ابن زیله . دانشمند ریاضی و طبیعی و موسیقی دان ، شاگرد ابن سینا است و طبیعیات شفا را مختصر کرده و حی بن یقظان را شرح نموده و او راست : «الکافی » در موسیقی . (معجم المؤلفین ) (تاریخ الحکمای قفطی ص 99) (تتمه ٔ صوان الحکمه ص 92) (شهرزوری ص 62) (کشف الظنون ) (اعلام زرکلی ج 2 ص 278) (بروکلمان ج 1 ص 458) (تاریخ علوم عقلی ). رجوع به ابن زیله شود.
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
مظفر حسین . [ م ُ ظَف ْ ف َ ح ُ س َ ] (اِخ ) شاعری از کاشان و از معاصران شاه عباس بوده از اوست :ای دل که به آزادی خود خرسندی غافل که اسیر...
زمین حسین . [ زَ ح ُ س َ ] (اِخ ) دیه مرکزی دهستان بهرآسمان است که در بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
حسین ونی . [ ح ُ س َ ن ِ وَن ْ نی ](اِخ ) رجوع به حسین حاسب بن محمدبن عبدالواحد شود.
صَدّام حُسین عبدالمجید تِکریتی (۲۸ آوریل ۱۹۳۷ – ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶) در فاصلهٔ سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ رئیسجمهور عراق بود. وی یکی از اعضای برجستهٔ حزب بعث عر...
حسین طلائی . [ ح ُ س ِ طَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خاده ٔ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. ناحیه ای است واقع در 9هزارگزی خاور نورآباد وشش هزارگز...
حسین زائری . [ ح ُ س ِ ءِ] (اِخ ) دهی است از دهستان چخاپور بخش خورموج شهرستان بوشهر. واقع در چهارده هزارگزی جنوب خاوری خورموج ،جنوب کوه خاک...
حسین رئیس . [ ح ُ س ِ رَ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 16هزارگزی شمال باختر سکوهه . ونه هزارگزی باختر شوسه ٔ زاهدان ...
حسین رفعت . [ ح ُ س َ رَ ع َ ] (اِخ )ابن عبداﷲ برسوی معروف به رفعت معلم (1209-1277 هَ . ق .). دیوان ترکی دارد. (هدیة العارفین ج 1 ص 329).
حسین رفیق . [ ح ُ س َ ن ِ رَ ] (اِخ ) اصفهانی شاعر معروف به ملاحسین سبزی فروش متخلص به رفیق . دیوانش شش هزار بیت شعر دارد و نسخه اش در بری...
حسین رمزی . [ ح ُ س َ رَ ] (اِخ ) پزشک مصری . درگذشته ٔ 1312 هَ . ق . او راست : حفظ صحة المتزوج و العارب . (معجم المؤلفین ).