اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسین

نویسه گردانی: ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالسلام شاعر عرب . رجوع به جمل و ابوعبداﷲ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۶ ثانیه
حسین کندی . [ ح ُ س َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر. واقع در 29500گزی جنوب خاوری هوراند و 16هزارگزی شوسه ٔ اه...
حسین کوت . [ ح ُ س َ ن ِ ک َ ] (اِخ ) دهکده ٔ حوزه ٔ بسیار خرم و سرسبزی است که از قلعه ٔ مرادبیگ نخستین قریه ٔ کوهدامن سمت شمالی تقریباً سه ...
حسین نجم . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسعدحنفی فقیه ساکن حلب و مکه بود. او راست : شرح بر جامع صغیر محمدبن حسن شیبانی و «الواقعا...
حسین قمی . [ ح ُ س َ ن ِ ق ُ ] (اِخ ) ابن بهأالدین محمد. شاگرد محقق قمی ابوالقاسم بود و «قوانین الاصول » او را شرح کرد، که در حاشیه ٔ قوانین ...
حسین قمی . [ ح ُ س َ ن ِ ق ُ ] (اِخ ) ابن علی بن حسین بن موسی بن بابویه . رجوع به حسین بن بابویه قمی شود.
حسین قمی . [ ح ُ س َ ن ِ ق ُ ] (اِخ ) (حاج آقا...) ابن محمودبن محمدعلی طباطبائی مشهدی . در قم 15 ربیع اول 1282 هَ . ق . 1865/ م . متولد شد و پ...
حسین کرت . [ ح ُ س َ ن ِ ک ِ رِ ] (اِخ ) ملک معزالدین از آل کرت سربداری چهل سال سلطنت کرد. (732-771 هَ . ق .)و در این سال درگذشت . ابن حسام...
حسین کرد. [ ح ُ س َ ن ِ ک ُ ] (اِخ ) ملک حسین خان فعله گری . درگذشته ٔ 1300 هَ . ق . دیوان شعر به لهجه ٔ کردی دارد. (ذریعه ج 9 ص 252). و شاید ه...
حسین کرد. [ ح ُ س َ ن ِ ک ُ ] (اِخ ) شبستری . پهلوان داستانی است که به نام «حسین کرد» معروف شده است . او در آن داستان دست پرورده ٔ حسن بی...
حسین ضبی . [ ح ُ س َ ن ِ ض ُب ْ بی ](اِخ ) ابن هارون ابوعبداﷲ بغدادی محدث . متوفی 378 هَ . ق . او راست : الامالی . (هدیة العارفین ج 1 ص 305).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.