حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن عبدالجبار مکنی به ابوالفتح معری و معروف به ابن ابی حصینه شاعر عرب ، در سروج در شعبان 457 هَ . ق . درگذشت . اشعار وی در معجم الادباء ج 4 صص 64-75 آمده است .
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
حسین آباد حاجی خلیلی . [ ح ُ س ِ دِ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش طبس شهرستان فردوس . در سه هزارگزی جنوب باختری طبس و 5هزارگزی ...
حسین آباد سلطان نصیر. [ ح ُ س ِ س ُ ن َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش حومه ٔ شهرستان نائین . سی هزارگزی شمال نائین ، سه هزارگزی شوسه ٔ اردستان...
حسین آباد میر ابوطالب . [ ح ُ س ِ دِ اَ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 54هزارگزی جنوب خاوری خوسف و...
حسین امین الضرب دوم . [ ح ُ س َ ن ِ اَ ن ُ ض ض َ ب ِ دُ و وُ ] (حاج محمد...) ابن حاج محمد حسن اصفهانی امین الضرب بن محمدحسین بن مهدی بن مح...
حسینقلی خان والی مقتدر پشتکوه (ایلام کنونی) ملقب به القابی مانند سردار اشرف، صارم السلطنه و ابوقداره، از والیان بسیار بانفوذ دوران قاجاریه و هم عصر نا...
حسین آباد شعاع السلطنه . [ ح ُ س ِ دِ ش َ عُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) دهی است جزءدهستان غار بخش ری شهرستان تهران . واقع در 2هزارگزی شمال ری ، سر ...
شاه سلطان حسین صفوی . [ س ُ ح ُ س َ ن ِ ص َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به حسین صفوی شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی (زادهٔ ۲۵ فروردین ۱۳۵۰) پزشک و سیاستمدار اصولگرای ایرانی است. او از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، سمت معاونت رئیسجمهور و رئیس بنیاد ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.