اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسین

نویسه گردانی: ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمد. رجوع به حسین وفائی و حسین نقوی و حسین عاملی و حسین طغرائی و حسین صیمری و حسین خزاعی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
حسین عرب . [ ح ُ س ِ ع َ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع در 10هزارگزی شمال مشهد. جنوب کشف رود. ناحیه ای ا...
حسین عوف . [ ح ُ س َ ع َ ] (اِخ ) پزشک و معلم چشم پزشکی آموزشگاه پزشکی قاهره بود و در 1300 هَ . ق . 1883/م . درگذشت . (معجم المؤلفین از معجم...
حسین غزی . [ ح ُ س َ ن ِ غ َزْ زی ] (اِخ ) ابن محمدبن مصطفی بالی غزی عالم . متولد در غزه 1235 هَ . ق . 1820/ م . و متوفی در 1271 هَ . ق . 1855...
باغ حسین . [ غ ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) باغی بوده است بخراسان نزدیک طوس . مؤلف تاریخ غازانی آرد : برعقب ارغون برفت و در باغ حسین زیر طوس او...
حامد حسین . [ م ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) (میرسید...) موسوی هندی نیشابوری ، صاحب عبقات الانوار، فرزند سیدمحمدقلی . مؤلف ریحانة الادب او را بعنوان صاحب...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش شهداد شهرستان کرمان . هفده هزارگزی خاور شهداد. سر راه مالرو کشیت به دهو. سکنه 5 تن . (فرهن...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . هیجده هزارگزی شمال خاوری کرمان . سه هزارگزی خاور را...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . سی هزارگزی جنوب باختری کرمان . یک هزارگزی شوسه ٔ کرما...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان . سی هزارگزی جنوب باختری کرمان . شش هزارگزی جنوب راه...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان زنگی آباد بخش مرکزی شهرستان کرمان . 16هزارگزی شمال باختری کرمان سر راه فرعی زرند به ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.