حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد. معروف به ابن الفراء مکنی به ابوعلی . از رجال سیاسی قرن چهارم هجری و دهم میلادی است . او راست : «رسل الملوک و من یصلح للرسالة و السفارة». (معجم المؤمنین از فهرست مکتبه ٔ ظاهریه ٔ دمشق ).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عالم حسینی . رجوع به حسین امیر حسینی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عباس . رجوع به حسین خاقانی و حسین رومی .
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالحق . رجوع به حسین اردبیلی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان .رجوع به حسین بمنی و حسین سملالی و حسین رومی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالرحیم برادر عمران بن عبدالرحیم . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 282).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالسلام شاعر عرب . رجوع به جمل و ابوعبداﷲ شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالعزیز فهری . رجوع به ابن ابوالاحوص و حسین شالوسی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالعلام رفاعی . رجوع به حسین صیادی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالعلی . رجوع به حسین تبریزی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادر. رجوع به حسین کوکبانی و حسین صنعانی شود.