حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مطیر اسدی بن مکمل مولای بنی اسد. احوال او در معجم الادباء ج 4 ص 97 و الموشح ص 230 و زرکلی و البیان و التبین جاحظ ج 2 ص 139 آمده است و در فهرست ابن الندیم گوید: اشعار وی نزدیک صد ورقه است .
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن قاسم بن علی بن محمدبن احمدبن ابراهیم طباطبا. نسابه ٔ معروف به امام زاهد. او راست : تهذیب الانساب و «ج...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن متویه اصفهانی . محدث است . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 282).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن مفضل اصفهانی . رجوع به راغب اصفهانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد اصفهانی . رجوع به حسین خوانساری و حسین زعفرانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد بارع . رجوع به حسین بارع شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد بحرینی . رجوع به حسین بحرینی و حسین عیثان و حسین عصفوری شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدتقی . رجوع به حسین نوری شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد ثعالبی . رجوع به حسین مرعشی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد ثقفی . رجوع به حسین ثقفی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد حاسب . رجوع به حسین حاسب شود.