حسین
نویسه گردانی:
ḤSYN
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ولیدبن نصر معروف به ابن عریف و مکنی به ابوالقاسم نحوی شاعر. از وطن به مشرق آمد و به مصر سکنی گزید و بر ابن رشیق تلمذ کرد پس به اندلس بازگشت و در 390 هَ . ق . 1000/ م . در طلیطه درگذشت . او راست : شرح کتاب جمل زجاج و کتاب الرد علی النحاس فی کتابه الکافی . (معجم المؤلفین از الوافی بالوفیات ج 11 ص 114) (معجم الادباء ج 10 ص 183) (بغیة الوعاة 237) (روضات 218) (کشف الظنون ) (هدیة العارفین ج 1 ص 306، 307).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه
ده حسین . [ دِه ْ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 20هزارگزی جنوب باختری آستانه . دارای 359 ...
شاه حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) خطابی که شیعیان درمراسم سوگواری امام سوم حضرت حسین بن علی را کنند.
شاه حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) نام پسر سوم شاه شرف الدین مظفربن امیرمبارزالدین محمد. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 102 و 187 و 447 شود.
شاه حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) شاه حسین اصفهانی وزیر شاه اسماعیل صفوی است . رجوع به حسین اصفهانی و رجال حبیب السیر صص 228 - 224 شود.
شاه حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) شاه حسین اوبهی از فضلا و دانشمندان بود و زیردست مولی محمد بدخشی تربیت یافت و پس از فراغت از محضر استاد به عرا...
شاه حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) شاه حسین ساقی اصفهانی . سام میرزا گوید: در سال 941 هَ . ق . در حوالی دامغان درگذشته و پاره ای از اشعار او را نیز...
شاه حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان جیرفت . دارای 8 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
طه حسین . [ طا ها ح ُس َ ] (اِخ ) (دکتر) در 14 نوامبر 1889 م . در ماقاقا (مصر علیا) متولد شده است . در سن سه سالگی به بیماری تورّم چشم مبتلا گ...
غوچ حسین . [ غ ُ ح ُ س َ ] (اِخ ) پسر امیر حسن ایلکانی و نواده ٔ امیر چوپان که به دست سلیمان خان کشته شد. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی ...
شیخ حسین . [ ش َ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چرام بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است و 360 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)...