اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسینقلی

نویسه گردانی: ḤSYNQLY
حسینقلی . [ ح ُ س َ / س ِ ق ُ ] (اِ مرکب ) (آقا...) اصطلاحی است در موسیقی . رجوع به آهنگ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
حسینقلی . [ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) (خلیج ...) رجوع به خلیج حسینقلی شود.
حسینقلی آباد. [ ح ُ س ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 51هزارگزی باختر نورآباد، 37هزارگزی باختر را...
خلیج حسینقلی . [ خ َ ج ِ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) نام خلیجی است در شرق دریای خزر و در آنجا رود اترک به دریای خزر می ریزد. رجوع به جغرافیای غرب ...
حسینقلی مستعان (زاده ۱۲۸۳، شمیران – درگذشته ۱۵ اسفند ۱۳۶۱) مترجم و داستان‌نویس ایرانی بود. اسامی مستعار وی عبارتند از: حبیب، انوشه، ح. م؛ و حمید حمید....
کلاته حاجی حسینقلی . [ ک َ ت ِ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه حمام بخش جنت آباد شهرستان مشهد. محلی کوهستانی و معتدل است . (از فرهنگ...
لعل آباد حسینقلی خانی . [ ل َ دِ ح ُ س ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوند پوربخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در سی هزارگزی شمال خاوری شاه آبا...
حسین قلی . [ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) ابن علیخان متخلص به عاشقی . رجوع به هندی و هدیة العارفین ج 1 ص 329 شود.
حسین قلی شاملو. [ ح ُ س َ ق ُ ] (اِخ ) میر آخور و شاعر شاه اسماعیل صفوی بود و به هند رفت . (ذریعه ج 9 ص 252 و 111).
حسین قلی همدانی . [ ح ُ س َ ق ُ هََ م َ ] (اِخ ) درجزینی نجفی ، فقیه اصولی بود و درکربلا 1311 هَ . ق . 1893/ م . درگذشت . تألیفاتی داردکه در اع...
حسین قلی بختیاری . [ ح ُ س َ ق ُ ب َ ] (اِخ ) یکی از خانهای ایل بختیاری معاصر ظل السلطان پسر ناصرالدین شاه بوده است . گویند وقتی به مهمانی ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.