حسین قلیخانی
نویسه گردانی:
ḤSYN QLYḴANY
حسین قلیخانی . [ ح ُ س َ ق ُ ] (ص نسبی ) منسوب به حسین قلیخان . || (حامص ) کنایت از هرج و مرج و فوضی است . گویند بدان دلیل که در روزگار حسین قلیخان ابوغداره امور فوضی بوده است چنین شهرتی بوجود آمده است .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
حسین قلیخانی شدن . [ ح ُ س َ ق ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایت از هرج و مرج و چپاول و غارت شدن است . رجوع به حسین قلیخانی شود.
لعل آباد حسینقلی خانی . [ ل َ دِ ح ُ س ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوند پوربخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در سی هزارگزی شمال خاوری شاه آبا...