۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۴ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن یاسین بن محمد. رجوع به حسین کاتب شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن ابراهیم بن یحیی . رجوع به حسن دیلمی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن یحیی بن عیاش قطان مکنی به ابوعبداﷲ. رجوع به قطان شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن یحیی متوی مکنی به ابوعبداﷲ است . رجوع به متوی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن یحیی بخاری مکنی به ابوعلی زندویستی . او راست : «متحیرلاالفاظ» و «روضةالعلماء».
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن یزید دینوری بستانبان . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 279).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ )ابن یوسف بن محمد بغدادی . رجوع به حسین دجیلی شود.
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابوالرکب . رجوع به حسین بن قاضی عسکر شود.
یکی از طوایف استان سیستان و بلوچستان در منطقه گشت سراوان-وابسطه به طایفه ریگی - از طوایف سرحدی در منطقه مکران
یکی از تیره های طایفه ریگی که در منطقه ومرکزیت گشت سکونت دارند .
وجه تسمیه حسین بر :
حسین : حسین فرزند میر حسن (ریگی) جد بزرگ همه ساکنان این منطقه ...