گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۵ ثانیه واژه معنی حسین سرور حسین سرور. [ ح ُ س َ ن ِ س ُرْ ] (اِخ ) خوانساری . رجوع به سرور خوانساری شود. حسین سلمی حسین سلمی . [ ح ُ س َ ن ِ س َ ل َ ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن محمد رهاوی سلمی منسوب به یکی از قراء دمشق . کتابی در قرائت داشت و در دمشق د... حسین سلمی حسین سلمی . [ ح ُ س َ ن ِ س َ ل َ ] (اِخ ) رجوع به حسین حرانی شود. حسین سنجی حسین سنجی . [ ح ُ س َ ن ِ س َ ] ۞ (اِخ ) ابن شعیب مروزی شافعی مکنی به ابوعلی فقیه . او «التلخیص » ابوعباس بن قاص را شرح کرده و در پیرامون... حسین سهوی حسین سهوی . [ ح ُ س َ ن ِ س َهَْ ] (اِخ ) تبریزی خطاطشاعر. پس از حمله ٔ عثمانیان از تبریز به کاشان آمد و دوازده سال سکونت گزید و به هند رفت ... حسین شاکر حسین شاکر. [ ح ُ س َ ک ِ ] (اِخ ) ابن مصطفی بن حسین رومی حنفی ملقب به شاکر فقیه شاعر. و قاضی و مدرس حلب بود و در 1156 هَ . ق . 1743/ م . د... حسین شامی حسین شامی .[ ح ُ س َ ] (اِخ ) (مولا...) رجوع به حسین شعال شود. حسین شرقی حسین شرقی .[ ح ُ س َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) رجوع به حسین شاه شرقی شود. حسین شریف حسین شریف . [ ح ُ س َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) ابن علی شریف مکه . رجوع به حسین بن علی بن محمدبن عبدالمعین شود. حسین شریف حسین شریف . [ ح ُ س َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) ابن محمدطاهر وحید قزوینی . مکنی به ابومحمد. او راست : «شرح شواهد مجمع البیان ». (ذریعه ج 13 ص 341). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ صفحه ۶۹ از ۱۴۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود