گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه واژه معنی حسین بسنوی حسین بسنوی . [ ح ُ س َ ن ِ ب ُ ن َ ] (اِخ ) معروف به حسین افندی رئیس الکتاب روم و درگذشته ٔ 1054 هَ . ق . او راست : بدایع الوقایع» در تاریخ عثم... حسین بشنوی حسین بشنوی . [ ح ُ س َ ن ِ ب ُ ] (اِخ )ابن داود کرد. اشعار او را ابن شهرآشوب در «مناقب » آورد، و در معالم العلماء ص 36 و 137 نیز او را یاد کرده ... حسین برهان حسین برهان . [ ح ُ س َ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) (محمد...) ابن خلف تبریزی ، متخلص به برهان که برهان قاطع را در 1082 هَ . ق . نگاشت . رجوع به برهان ت... حسین براقی حسین براقی . [ ح ُ س َ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن حسین نجفی . رجوع به حسون براقی شود. حسین برتزی حسین برتزی . [ ح ُ س َ ن ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) ابن حیدر مرعشی . درگذشته ٔ 1176 هَ . ق . او راست : جامع الکنوز و جز آن . (هدیة العارفین ج 1 ص 327). حسین برلاس حسین برلاس . [ ح ُ س َ ن ِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به برلاس شود. حسین بافضل حسین بافضل . [ ح ُ س َ ن ِ ف َ ] (اِخ ) رجوع به حسین حضرمی شود. حسین بالسی حسین بالسی . [ح ُ س َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) ابن حمزةبن محمدبن عبداﷲ شیرازی در حجاز بود و به سال 683 هَ . ق . به دمشق شد. او راست : تحفةالروح و ال... حسین بهادر حسین بهادر. [ح ُ س َ ن ِ ب َ دُ ] (اِخ ) رجوع به حسین بایقرا شود. حسین بهجتی حسین بهجتی . [ ح ُ س َ ن ِ ب ِ ج َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ رومی کاتب دیوان و متخلص به بهجتی بود و پیرامن 1095 هَ . ق . درگذشت . دیوان ترکی دارد.... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ صفحه ۹۳ از ۱۴۹ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود