حصین
نویسه گردانی:
ḤṢYN
حصین . [ ح ُص َ ] (اِخ ) ابن اوس التمیمی بصری . صحابیست . و پسر وی از او احادیث بسیار روایت کند. (الاصابة ج 2 ص 18).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۳ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن میکائیل مکنی به ابوعبداﷲ، چنانکه درتاریخ بیهقی چ ادیب ص 258 آمده است . و نام صحیح او ابوالفضل حسن است . رجو...
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن عبدالحفیظ. رجوع به حسین مهلا شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ناصرالدوله . رجوع به حسین همدانی شود.
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن الناظر. رجوع به حسین غرناطی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نجف بن محمد نجفی . رجوع به حسین تبریزی شود.
حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نصربن خمیس . رجوع به خمیس شود.
حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) نصربن محمدبن حسین . رجوع به حسین خمیس شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نصربن محمد کعبی مکنی به ابوعبداﷲ. متوفی 552 هَ . ق . او راست : تحریم الغیبة و المزاج الموضح . (کشف الظنون ).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نصر باری از مردم باردیهی به نیشابور. وی از فضل بن احمد رازی حدیث کرد. و بعد از 330 هَ . ق . درگذشت .
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نصر بصری مکنی به ابوعبداﷲ. او راست : اخبارالمنامات . (کشف الظنون ).