اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حصین

نویسه گردانی: ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن بدرالتمیمی . ملقب به زبرقان . صحابیست و بلقب معروف است . (الاصابة ج 2 ص 18) (عیون الاخبار).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
حسین خان . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناروئی بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در سی هزارگزی خاور سکوهه و سه هزارگزی باختر راه فرعی ...
حسین خان . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری نجف آباد و سه هزارگزی خاور خراسان . ناحیه ...
حسین خیل . [ ح ُ س َ خ ِ ] (اِخ ) دهی است به فاصله ٔ 3500 گز بطرف جنوب قریه ٔ زاهدآباد در علیقد حکومت کلان لوگر مربوط ولایت کابل . (از فرهنگ ...
حسین خیل . [ ح ُ س َ خ َ ] (اِخ ) دهی است مربوط به حکومت درجه ٔ 4 بگرامی مربوط ولایت کابل که بین 69 درجه و 15 دقیقه طول البلد شمالی و 34 در...
حسین رضا. [ ح ُ س َ رِ ] (اِخ ) ابن عصمت رومی . وزیری ادیب بود. او راست : «لباب الانتحاب » و جز آن . و در 1320 هَ. ق . درگذشت . (معجم المؤلفین ...
حسین زائی . [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 23هزارگزی شمال باختری دشتیاری و کنار راه مالرو...
حسین زکی . [ ح ُ س َ زَ ] (اِخ ) مورخ . او راست : «تاریخ الامم الشرقیة القدیمة» که در حیات مؤلف در مصر به سال 1892 م . چاپ شده است . (معجم ...
حسین سبط. [ ح ُ س َ ن ِ س ِ ] (اِخ ) لقب حسین بن علی بن ابیطالب است . رجوع به آن کلمه شود.
حسین سری . [ ح ُ س َ س ِرْ ری ] (اِخ ) رجوع به حسین فؤاد سری شود.
حسین دیک . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن علی معروف به دیک . معلم مصری که پیش از 1307 هَ . ق . / 1890 م . میزیسته است .و کتابی بنام «عمل الدو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.