حصین
نویسه گردانی:
ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن الحارث بن المطلب بن عبدمناف .صحابیست و او با دو برادر خود عبیده و طفیل درک غزوه ٔ بدر کردند و عبیده در آن غزوه بشهادت رسید و حصین سپس در رکاب حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ با معاویه [ صفین ] شرکت جست . (الاصابة ج 2 ص 18).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن دعبل بن رزین بن سلیمان خزاعی شاعر معروف به ابن دعبل . (ذریعه ج 9ص 23). و دیوانش 200 ورقه بوده است . (ابن ال...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ )ابن دلدار علی هندی . رجوع به حسین نصیرآبادی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ذکرویه . رجوع به حسین بن زکرویه شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن رستم رومی . رجوع به حسین کفوی و حسین حسیبی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن رشید. رجوع به حسین نقوی شود.
حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن رشیق . رجوع به حسین تغلبی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن روح نوبختی . رجوع به حسین نوبختی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زکرویه قرمطی ملقب به صاحب الشامه . (المرصع ص 58). در ایام مکتفی بر بعض از بلاد شام استیلا یافت و به لوازم ق...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زیاد. رجوع به ابوعلی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن زید الشهیدبن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (114 تا 190 هَ . ق .). ملقب به حسین ذی الدمعة مدنی کوفی . از مؤ...