حصین
نویسه گردانی:
ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن حر. از عاملان خالدبن ولید بود در نواحی حیره . طبری از سیف او را نقل کرده است . (الاصابة ج 2 ص 18) (البیان و التبیین ج 2 ص 172) (تاریخ سیستان ص 19).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۲ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن معین الدین یزدی . رجوع به حسین میبدی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مفلح بن حسن بحرینی . رجوع به حسین صیمری شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مقلة جد ابوعلی محمدبن مقلة است . رجوع به ابن مقله شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن منصور. رجوع به حسین حلاج و حسین بایقرا شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن منصور. او راست : کتاب الحاوی . که آن را به رکن الدین محمدبن علی جرجانی نیز نسبت داده اند. (ذریعه ج 6 ص 234).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن موسی بن محمدبن موسی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه السلام . پدر سید مرتضی و سید رضی مکنی به ابواحمد الابرش . ...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن موسی حاسب . رجوع به حسین هرمزی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن موسی بن هبةاﷲ. رجوع به حسین جلیس شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مهدی بن حسن . رجوع به حسین قزوینی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مهران . ابومحمد. رجوع به ابومحمد حسین در همین لغت نامه و لباب الالباب چ اروپا ج 1 ص 25 شود. و در معجم الادباء ج...