اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حصین

نویسه گردانی: ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن حر. از عاملان خالدبن ولید بود در نواحی حیره . طبری از سیف او را نقل کرده است . (الاصابة ج 2 ص 18) (البیان و التبیین ج 2 ص 172) (تاریخ سیستان ص 19).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۴ ثانیه
حسین کوت . [ ح ُ س َ ن ِ ک َ ] (اِخ ) دهکده ٔ حوزه ٔ بسیار خرم و سرسبزی است که از قلعه ٔ مرادبیگ نخستین قریه ٔ کوهدامن سمت شمالی تقریباً سه ...
حسین کرت . [ ح ُ س َ ن ِ ک ِ رِ ] (اِخ ) ملک معزالدین از آل کرت سربداری چهل سال سلطنت کرد. (732-771 هَ . ق .)و در این سال درگذشت . ابن حسام...
حسین کرد. [ ح ُ س َ ن ِ ک ُ ] (اِخ ) ملک حسین خان فعله گری . درگذشته ٔ 1300 هَ . ق . دیوان شعر به لهجه ٔ کردی دارد. (ذریعه ج 9 ص 252). و شاید ه...
حسین کرد. [ ح ُ س َ ن ِ ک ُ ] (اِخ ) شبستری . پهلوان داستانی است که به نام «حسین کرد» معروف شده است . او در آن داستان دست پرورده ٔ حسن بی...
حسین نجم . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسعدحنفی فقیه ساکن حلب و مکه بود. او راست : شرح بر جامع صغیر محمدبن حسن شیبانی و «الواقعا...
باغ حسین . [ غ ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) باغی بوده است بخراسان نزدیک طوس . مؤلف تاریخ غازانی آرد : برعقب ارغون برفت و در باغ حسین زیر طوس او...
حامد حسین . [ م ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) (میرسید...) موسوی هندی نیشابوری ، صاحب عبقات الانوار، فرزند سیدمحمدقلی . مؤلف ریحانة الادب او را بعنوان صاحب...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش شهداد شهرستان کرمان . هفده هزارگزی خاور شهداد. سر راه مالرو کشیت به دهو. سکنه 5 تن . (فرهن...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . هیجده هزارگزی شمال خاوری کرمان . سه هزارگزی خاور را...
حسین آباد. [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باغین بخش مرکزی شهرستان کرمان . سی هزارگزی جنوب باختری کرمان . یک هزارگزی شوسه ٔ کرما...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.