۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن نیار. یکی از عمال پیغمبر بود سیف و طبری وی را یاد کرده اند. (الاصابة ج 2 ص 22).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن وجوح الانصاری الاوسی . صحابیست او با برادر خویش محصن بن وجوح در جنگ قادسیه کشته شدند. (الاصابة ج 2 ص 22).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن هریم تمیمی . در داستان رده ذکری دارد. (الاصابة ج 2 ص 62).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن یزیدالکلبی . صحابیست . و گویند او 134 سال عمر یافته است . و بعض احادیث از او منقول است . (الاصابة ج 2 ص 22).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن یزید الحارثی . صحابیست . و صد سال بزیسته است و بعض احادیث روایت اوست . (الاصابة ج 2 ص 23).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن یعمر العبسی . صحابیست . (الاصابة ج 2 ص 23).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) احمسی . ابن ام الحصین . از تابعان بوده است . (الاصابة ج 2 ص 52).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ )احمسی . ابن عمرالاحمسی ، مکنی به ابی عمر. محدث است .
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) جذامی . خود و برادرش در داستان رده ذکر شده اند. (الاصابة ج 2 ص 62).
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) سالمی . ابن محمد. در عداد صحابه یاد شده است . (الاصابة ج 2 ص 80).