حصین
نویسه گردانی:
ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن عبید الخزاعی . صحابیست و او پدر عمران بن الحصین صحابی باشد و بعضی در صحابی بودن ابن عبید شک کرده اند. (الاصابة ج 2 ص 19).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبیداﷲ بغدادی . رجوع به ابن شبل شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عفیر انصاری . محدث اصفهانی ساکن بغداد. (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 281).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی زعفرانی اصفهانی بندار شهر و محدث بود و در369 هَ . ق . درگذشت . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 283).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن حسین . پدرش صاحب مدارک است وخودش حاشیه بر الفیه ٔ شهید دارد. (ذریعه ج 6 ص 22).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن فضل . مکنی به ابوالقاسم است .
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن قاسم بن علی بن محمدبن احمدبن ابراهیم طباطبا. نسابه ٔ معروف به امام زاهد. او راست : تهذیب الانساب و «ج...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن متویه اصفهانی . محدث است . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 282).
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن مفضل اصفهانی . رجوع به راغب اصفهانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد اصفهانی . رجوع به حسین خوانساری و حسین زعفرانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد بارع . رجوع به حسین بارع شود.