حصین
نویسه گردانی:
ḤṢYN
حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن نمیر انصاری . ابن حجر نام وی را از ابن اسحاق در مغازی نقل کرده و سپس شخص دیگری را با تردید بهمین نام یاد کرده است . (الاصابة ج 2 ص 21 و 22) (امتاع الاسماع ص 479) (تاریخ گزیده ص 162 و 223 و 261) (عقدالفرید ج 3 ص 342 و ج 4 ص 246 وج 5 ص 151 و 156) (حبیب السیر و القصص ص 299 و 311).
واژه های همانند
۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۹ ثانیه
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد نیشابوری . رجوع به حسین ماسرجسی شود.
حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن محمد ونی . رجوع به حسین حاسب شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد یزدی . رجوع به حسین یزدی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود جزائری . رجوع به حسین جزائری شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود رضوی . رجوع به حسین قمی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود زیدانی . رجوع به حسین زیدانی شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود نقیب . رجوع به حسین نقیب شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مخلد. مهردار متوکل عباسی بود که اموال بختیشوع طبیب را پس از مصادره مهر و موم کرد. (از عیون الانباء ج 1 ص 141)...
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن المدرس . رجوع به حسین توقانی بن عبداﷲ شود.
حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مرتضی یزدی . رجوع به حسین یزدی شود.