گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حکاءة نویسه گردانی: ḤKAʼ حکاءة. [ ح ُ ءَ ] (ع اِ) کرمی است یا عضایه ۞ (؟) سطبر. حکاة. ج ، حکا. (منتهی الارب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه واژه معنی حکاءة حکاءة. [ ح ُ ک َ ءَ ] (ع اِ) رجوع به حکاءة شود. حکاءة حکاءة. [ ح ُ ءَ ] (ع اِ) رجوع به حکاءة شود. هکعة هکعة. [ هَُ ک َ ع َ ] (ع ص ) گول . (منتهی الارب ). احمق . (اقرب الموارد). هکعة هکعة. [ هََ ک ِ ع َ ] (ع ص ) ناقه ٔ فروهشته از شدت آزمندی گشن . (منتهی الارب ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود