حماد
نویسه گردانی:
ḤMAD
حماد. [ ح َم ْ ما ] (اِخ ) ابن سلیمان ، مکنی به ابواسماعیل . یکی از اعاظم فقها و استاد ابوحنیفه است . فقه را از انس بن مالک و حدیث را از ابراهیم نخعی اخذ نمود و در تاریخ 120 هَ . ق . درگذشت . پاره ای از نوادر درباره ٔ جودو کرمش روایت شده گویند: در ماه مبارک رمضان پنجاه فقیر را نگهداری کردی و چون عید درآمدی بهر یک صد درهم و جامه ٔ نو دادی و روانه نمودی . (قاموس الاعلام ).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قلعه بنی حماد. [ ق َ ع َ ب َ ح َم ْ ما ] (اِخ ) قلعه ای است بر قله ٔ کوهی در افریقا که آن را حمادبن زیری بنا کرد در آن عقربهای کشنده وجود دا...
هماد. [ هََ ] (ضمیر مبهم ) همه و جمیع و کل . (برهان ).