حملاج
نویسه گردانی:
ḤMLAJ
حملاج . [ ح ِ ] (ع اِ) دمه ٔ زرگران . (منتهی الارب ). دم آهنگر. منفاخ صائغ. (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء). || شاخ گاو. (منتهی الارب ). سرون گاو. (مهذب الاسماء). ج ، حمالیج . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هملاج . [ هَِ ] (ع ص ) ستور نیک رو.ج ، همالیج . (منتهی الارب ). اصل آن فارسی است . (از اقرب الموارد). || شاة هملاج ؛ گوسپند بی مغز استخوان ا...