حمی
نویسه گردانی:
ḤMY
حمی . [ ح َ می ی ] (ع ص ) بیمار ممنوع از مضرات . || هر نگاهداشته شده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کسی که تحمل ستم نتواند. || صاحب ننگ و عار. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
به گونه ی پنهانی اشک می ریزی