حمیص
نویسه گردانی:
ḤMYṢ
حمیص . [ ح َ ] (ع ص ) فرونشسته آماس . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
قلعه حمیص .[ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) در شام واقع است . (نخبة الدهر دمشقی ص 206). رجوع به قلعه ٔ نجمه و حمص و حمیص شود.
حمیس . [ ح َ ] (ع ص ) دلاور. (منتهی الارب ). شجاع . || شدید. (اقرب الموارد). || مرد سخت و درشت . (منتهی الارب ). || تنور. (منتهی الارب ) (ا...
همیس . [ هََ ] (ع اِ) آواز نعل سپل شتر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).