گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حمئة نویسه گردانی: ḤMʼ حمئة. [ ح َ م ِ ءَ ] (ع ص ) جای گل آلود و تیره . (از اقرب الموارد). حتی اذا بلغ مغرب الشمس وجدها تغرب فی عین حمئة.(قرآن ۞ از اقرب الموارد).و عین حامیه نیز خوانده شده است . (اقرب الموارد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی حمیة حمیة. [ ح ِ ی َ ] (ع مص ) نگاهبانی کردن گیاه و چریدن ندادن . حمایة. حمی . حموة. (منتهی الارب ). رجوع به حمی شود. || بازداشتن طعام و شراب ... حمیة حمیة. [ ح َ می ی َ ] (ع اِ) رشک و ننگ . (منتهی الارب ). انفه زیرا آن سبب حمایت است . (اقرب الموارد). ج ،حمیات . (منتهی الارب ) : اذ جعل ال... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود