حند
نویسه گردانی:
ḤND
حند. [ ح ُ ن ُ ] (ع اِ) آب ها که ریگ فروخورده باشد و چون ریگ یک سو کنند، آب پیدا شود. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). حَنود، یکی آن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). چاهها. (اقرب الموارد).
- عین حند ؛ چشمه ای که آب آن منقطع نگردد. (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
پیش از سال 1947 اطلاعات در باره عصر مس درهند به استثنای چند نقطه در پنجاب و سند و فرهنگ هایی در بلوچستان و برهمگیری ( در ایالت کا رناتاکا ) بی نهایت م...