اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حوراء

نویسه گردانی: ḤWRʼʼ
حوراء. [ ح َ ] (ع ص ، اِ)نعت از حَوَر و مؤنث احور است . (مهذب الاسماء). به معنی زن یا دختر که چشمانی سیاه و گرد و مدور و پلکهای باریک داشته باشد یا دارای چشمانی باشد سخت سپید یا سخت سیاه یا دارای بدنی سخت سپید یا دارای چشمانی تمام سیاه ، چنانکه چشمان آهوست و این در انسان نیست ؛ بلکه با استعاره بر او اطلاق گردد. (منتهی الارب ).
- عین حوراء؛ چشمی سپیده ٔ سخت سپید و همچنان سیاهه ٔ سخت سیاه . (مهذب الاسماء). || داغ مدور. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حَوَر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
حورا. [ ح َ ] (از ع ص ، اِ) مخفف حوراء. مفرد حور : عالم بهشت گشته عنبرسرشت گشته کاشانه زشت گشته صحرا چو روی حورا. کسایی .سوگند خورم کز تو ب...
هورا. (اِ صوت ) فریاد و بانگ حاکی از طرفداری و تشویق کسی و معمولاً با فعل کشیدن به کار رود.
نوعی گیاه است.
هورع . [ هََ رَ ] (ع ص ) مرد بددل سست بی خیر. || گول . || باد شتاب و تند بسیارغبار. || زن شتاب چست سبک . (منتهی الارب ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هورا کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) فریاد و بانگ برآوردن برای دل دادن یا تشویق کسی که به امری خطیر چون مبارزه یا مسابقه اشتغال دار...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.