اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حوضه

نویسه گردانی: ḤWḌH
حوضه . [ ح َ ض َ ] (ع اِ) عماری فیل وجز آن که بصورت حوض بسازند. (آنندراج ) :
نشیننده ٔ حوضه ٔآبگیر
پلی کز حجابی ندارد گزیر.

نظامی (از آنندراج ).


حوضه ای ساخته ز سنگ رخام
حوض کوثر بدو نوشته غلام .

نظامی .


چو زد کوزه بر حوضه ٔ سنگ بست
سفالین بد آن کوزه حالی شکست .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.