اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاک خور

نویسه گردانی: ḴAK ḴWR
خاک خور. [ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب )خورنده ٔ خاک . کسی که خاک خورد. مجازاً کسی که توجه به امور پست کند. کسی که نظر بدنیا کند :
نئی ای خاک خور آگه که هر کس خاک خور باشد
سرانجام ارچه دیر است این قوی خاکش براوبارد.

ناصرخسرو.


فلک مر خاک را ای خاک خور در میوه و دانه
ز بهر تو بشور و چرب و شیرین می بیاچارد.

ناصرخسرو.


|| وصف جامه ای که رنگ خاک و غبار بر آن پدید نیاید چه خود هم رنگ خاک و غبار است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.