اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاکساری

نویسه گردانی: ḴAKSARY
خاکساری . (حامص مرکب ) خاک آلودی . (شرفنامه ٔ منیری ). || عجز و تواضع. (آنندراج ). افتادگی . نامرادی . خواری . (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 384) : که در نگونساری و خاکساری ایشان و راحت و آسایش انام و تازگی ایام است . (تاریخ قم ص 4).
لباس عافیتی به ز خاکساری نیست
به این لباس سبک از جهان قناعت کن .

صائب (از آنندراج ).


هر که نقش خویش را در خاکساری دیده است
می نهد چون بوریا پهلوی لاغر را به خاک .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خاکساری . (ص نسبی مرکب ) منسوب به خاکسار. (آنندراج ).
خاکساری . (اِخ ) گروهی از صوفیه میباشند که مذهبشان شیعه و بنام سلسله ٔ جلالی خاکسار معروفند. دوکتاب تحفه ٔ درویش و گنجینه ٔ اولیاء از این فر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.