اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خام دستی

نویسه گردانی: ḴAM DSTY
خام دستی . [ دَ ] (حامص مرکب ) ناتجربه کاری (غیاث اللغات ) :
نه چون خامکاری که مستی کند
بخامه زدن خام دستی کند.

نظامی .


دید آخر ساعد چون نقره ٔ خامش رقیب
شد خراب از خام دستیهای جانان خانه ام .

صائب (از آنندراج ).


بدست غیر دادی ساعد چون نقره ٔخامت
بقربان سرت گردم مکن این خام دستیها.

مخلص کاشی (ازآنندراج ).


|| مال بیمصرف خرج کردن . (ازغیاث ). || نارضایتی . (اشتینگاس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
خام دستی کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کار از روی ناتجربه کردن . مال بیمصرف خرج کردن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.