خان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴAN 
    
							
    
								
        خان . (اِخ ) نام  ناحیتی  بوده  است  بر شمال  هندوستان  و در حدود العالم  با خصوصیات  جغرافیایی  زیر میتوان  برای  آن  مشخصاتی  یافت . 1 - شرق  وی  (هندوستان ) ناحیت  چین  است  و تبت  و جنوب  وی  دریای  اعظم  است  و مغرب وی  رود مهران  است  و شمال  ناحیت  شکنان  و خان  است . (حدود العالم  چ  سیدجلال الدین  طهرانی  ص 41). 2 - رود جیحون  از حدود رخان  برود و بر حد میان  ناحیت  بلور و میان حدود شکنان  و خان  برود. (حدود العالم  چ  سید جلال الدین  طهرانی  ص 27). 3 - و دیگر از ناحیت  کولی  از کبناته  از هندوستان  کوهی  برگیرد و بسوی  مشرق  همی  رود تا صورو از آنجا با ناحیت  شمال  فرودآید میان  مملکت  دهم  و مملکت  رای  از هندوان  تا بحدود هیتال ، آنگه  این  کوه  بدو شاخ  گردد یک  شاخ  از سوی  شمال  بحدود طیثال  و بیتال فرودآید و میانه ٔ آخر از هند و تبت  بگذرد بر شمال  حدود باور و سمرقنداق  و شکنان  و خان  و بر جنوب  بیابان همی رود تا بحدود ژاست  فرودآید میان  مغرب  و شمال  و بحدود بتمان  از ماوراءالنهر بگذرد تا بحدود سروشنه  برآید و اما این  کوه  را از حدود شکنان  و خان  و ژاست  شاخهاست  بسیار. (حدود العالم  چ  سید جلال  طهرانی  ص 19).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        قشلاق  خان کیشی . [ ق ِ ] (اِخ ) ده  کوچکی  است  از دهستان  فشافویه ٔ بخش  ری  شهرستان  تهران . سکنه ٔ آن  33 تن  است . (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کلاته  خان محمد. [ ک َ ت ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی  است  ازدهستان  کسبایر بخش  حومه ٔ شهرستان  بجنورد. محلی  کوهستانی  و معتدل  است . (از فرهنگ  ج...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کلاته  خان نایب . [ ک َ ت ِ ی ِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  پائین  ولایت  بخش  فریمان  شهرستان  مشهد. محلی  جلگه ای  و معتدل  است . (از فرهنگ  جغراف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        گنجعلی خان  زیگ . [ گ َ ع َ ن ِ ] (اِخ ) ملقب  به  بابا پدر علی  مرادخان  که  در زمان  شاه عباس  حاکم  کرمان  بود. در سال  1031 از حکمرانی  کرمان  معز...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        گونه خان  افشار. [ ن ِ ن ِ اَ ] (اِخ ) (امیر...) سرداری  بود که  زند وکیل  به  سال  1176 هَ . ق . وی  را به  اتفاق  محمدامین خان  گروسی  مأمور تسخیر ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صادق خان  سلطان . [ دِ س ُ ] (اِخ ) وی  از ایل  جلالوند وعم ّ کرمخان  است . هنگامی  که  محمدخان  زند بقصد متفق  کردن  ایلات  وند که  در گیلان  و کاروا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صادق خان  شقاقی . [ دِ ن ِ ش ِ ] (اِخ ) وی  از کسانی  است  که  بر آقامحمدخان  یاغی  شد و در قزوین  از فتحعلی شاه  شکست  خورد.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صادق خان  فراهی . [ دِ ن ِ ف َ ] (اِخ ) وی  یکی  از بزرگان  قزلباش  است  که  از طرف  میر سیدمحمد ملقب  به  شاه  سلیمان  مأمور جنگ  با تیمورخان  افغان...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        صالح خان  افشار. [ ل ِ ن ِ اَ ] (اِخ ) (محمد...) وی  از سران  قزلباش  واز جمله ٔ کسانی  است  که  برای  قتل  نادر هم سوگند شدند و محمدصالح خان  شب  شنب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        امانت خان  میرک . [ اَ ن َ ن ِ رَ ] (اِخ ) معین الدین  احمد خوافی  یا احمدخان  از اشراف  ودانشمندان  خراسان  بود و در زمان  شاه  عالمگیر به  هندوستان ...