 
        
            خان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴAN 
    
							
    
								
        خان . (اِخ ) نام  موضعی  به  اصفهان  میباشد. یاقوت  آرد: این  کلمه  عجمی الاصل  است  و در آن  زبان  اطلاق  به  منازلی  میشود که  سوداگران  در راه  بدان  سکونت  میکنند. کاروانسرای  مشهور چنین  است  که  ابواحمد محمدبن  عبد کویة الخانی  الاصفهانی  بدانجا منسوب  است ، ولی  این  شهرت  صحیح  نیست  و ابواحمد منسوب  به  «خان لنجان » میباشد. زیرا «خان لنجان » شهر این  ناحیه  است . باری  او مرد صالح  و از بزرگان  قوم  بود. که  به  اصفهان  آمد، و از اصفهانین  و بغدادیین  حدیث  کرده  و مرگش  بسال  406 هَ. ق . اتفاق  افتاد. (از معجم  البلدان  یاقوت  حموی ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خان رود. (اِخ ) دهی  است  از دهستان  اردمه  بخش  طرقبه ٔ شهرستان  مشهد. واقع در 22 هزارگزی  جنوب  خاوری  طرقبه  و 17 هزارگزی  شمال  شوسه ٔ عمومی  مشهد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان زیی . [  ] (اِخ ) قریه ای  است  بفاصله ٔ 45500 گزی  جنوب  غرب  قریه ٔ جلدک  در علاقه ٔ حکومت  درجه ٔ 4 ترنک  و جلدک  مربوط بحکومت  کلان قلات  ولای...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  دل . [ ن ِ دِ ] (اِخ ) اشاره  به  کعبه ٔ معظمه  است . (برهان  قاطع) (آنندراج ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  خر. [ ن ِ خ َ ] (اِ مرکب ) کاروانسرای  را گویند و آن  را خان  نیز نامند. (فرهنگ  جهانگیری ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان پری . [ پ َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  دره شهر شهرستان  ایلام . ناحیه ای  است  واقع در 14 هزارگزی  شمال  باختر دره شهر کنار راه  مالرو ایلام . ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان تپه . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) قریه ای  است  بفاصله ٔ 5500 گزی  شمال  غرب  زیارت  خواجه سالار واقع در علاقه ٔ خمیاب  مربوط بحکومت درجه  3 قرقین  متعل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان چای . (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  طارم  بالا بخش  سیردان  شهرستان  زنجان . ناحیه ای  است  واقع در 56 هزارگزی  باختر سیردان  و 21 هزارگزی  راه  ما...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان بلک . [ ب َ ل َ ] (اِخ ) شهری  بوده  است  بزرگ  و آبادان  در ترکستان  شرقی  یا در چین  به  زمان  شاهرخ  میرزا الغبیک . شاهرخ  از طرف  خود رسولان  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان بلی . [  ](اِخ ) نام  ناحیتی  است  از آنسوی  رودیان  به  گیلان . (حدود العالم  چ  سید جلال الدین  طهرانی  ضمیمه ٔ گاهنامه ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان ببن . [ ب ِ ب ِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  فندرسک  بخش  رامیان  شهرستان  گرگان . واقع در 24 هزارگزی  باختر رامیان  وشمال  شوسه ٔ رامیان  به  گر...