خانی
نویسه گردانی:
ḴANY
خانی . (اِخ )قاسم . رجوع به «قاسم الخانی » در این لغت نامه شود.
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
1-شه رخ خان نام رئیس یکی از طوایف کرد ساکن اطراف قزوین از طایفه کاکاوند
2- همان شاهرخ خانی ولی به لسان کردی چون کردان شاه را شه تلفظ می کنند
3- منتس...
گرمه خانی . [ گ َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری کوهدشت و 5 هزارگزی شمال ...
گرمه خانی . [ گ َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 30 هزارگزی باختر اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاه ...
قلیچ خانی .[ ق ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 6 هزارگزی جنوب کوزران و یک هزارگزی خاور راه فرعی کوزران به چ...
کاظم خانی . [ ظِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کفرآور بخش گیلان شهرستان شاه آباد واقع در 30هزارگزی شمال خاوری گیلان و 4 هزارگزی باختر قیطول . دشت ...
قاضی خانی . (اِخ ) دهی است از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام . در 48000گزی جنوب خاور چرداول و کنار راه مالرو شیروان به مهر...
سیاه خانی . (اِخ ) طایفه ای از طوایف بلوچستان مرکزی ناحیه ٔ بمپور. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 99).
رستم خانی . [ رُ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد. سکنه ٔ آن 750 تن .آب آن از رودخانه ٔ کنگیر. محصولات آنجا غلات ...
زینل خانی . [ زِ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان شیان است که در بخش مرکزی شهرستان شاه آباد واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
زینل خانی . [ زِ ن َ ] (اِخ ) تیره ای از کلهر. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 62 شود.