اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ختان

نویسه گردانی: ḴTAN
ختان . [ خ ِ ] (ع اِ) ۞ خَتْنَه .(از منتهی الارب ) عمل ختنه کننده . (از متن اللغة). || (اِ) موضع قطع از شرم مرد یا زن . (از منتهی الارب ) (متن اللغة). || دعوت برای ختان . (از متن اللغة). || آنچه در ختنه ببرند از مرد و زن . (از مهذب الاسماء). || (مص ) تطهیر. (یادداشت بخط مؤلف ). ختنه کردن . (مصادر زوزنی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ختان .[ خ َ ت ْ تا ] (ع ص ) ختنه کننده . (از ناظم الاطباء).
ختان النساء. [ خ ِ نُن ْ ن ِ ] (ع اِ مرکب ) بریدن شفتین صغرای شرم زن . بریدن دو لبه ٔ پایین شرم زن ۞ .
خطان . [ خ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بلورد بخش مرکز سیرجان . واقع در 63هزارگزی خاور سعیدآباد سر راه مالرو تنگوخانه سرخ . این ده کوهست...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.