اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ختنه کردن

نویسه گردانی: ḴTNH KRDN
ختنه کردن . [ خ َ ن َ / ن ِک َ دَ ] (مص مرکب ) بریدن . قطع کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بریدن سر غلاف نره . اِعذار. (تاج المصادر بیهقی ) (از منتهی الارب ) عُذر. اِعباش . (از منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). ختان . اختان . (تاج المصادر بیهقی ). سنت گرفتن . تطهیرکردن : نهم شعبان چند تن را از امیران و فرزندان ختنه کردند و دعوتی بزرگ ساختند و کار با تکلیف کرده .(تاریخ بیهقی ). || بریدن ختن زن . قور. اختفاض . (از منتهی الارب ) خفاض . (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.