اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خجسته کلاه

نویسه گردانی: ḴJSTH KLAH
خجسته کلاه . [ خ ُ ج َ ت َ / ت ِ ک ُ ] (اِ مرکب ) کلاه خجسته . تاج مبارک . تاج خجسته . تاج با میمنت :
بیامد خروشان بقلب سپاه
بسر برنهاد آن خجسته کلاه .

فردوسی .


چو شاپور گشت از در تاج و گاه
مر او را سپرد آن خجسته کلاه .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.