خجندی
نویسه گردانی:
ḴJNDY
خجندی . [ خ ُ ج َ ] (اِخ ) یحیی بن الفضل الوراق خجندی ، مکنی به ابوبکر. از بزرگانی است که بجمع آثار پرداخت و از کثیری مردمان حدیث شنید و کتابی در شرح حال صحابه نگاشت . او از هارون بن سعید و سعیدبن هاشم و عبداﷲبن عبدالرحمن الدارمی و جز آنها روایت کرد و در رحله آمده که : جز آنها از قتیبةبن سعید و صالح بن مسمار و عبداﷲبن سلام و عبداﷲبن ابی عرابه نیز حدیث شنید و از او محمدبن حمدویه شاسئی و ابوسلمه احمدبن حاتم سمرقندی حدیث کردند. (از انساب سمعانی ).
واژه های همانند
۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جلال الدین خجندی . [ ج َ لُدْ د ن ِ خ ُ ج َ ] (اِخ ) عمربن محمد معروف به خبازی . رجوع به خبازی عمر در همین لغت نامه شود.
جمال الدین خجندی . [ ج َ لُدْ دی ن ِ خ ُ ج َ ] (اِخ ) عوفی وی را در شمار بزرگان شعرای عراق نام برده و اشعار و غزلیاتی از او نقل کند. او راس...