اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خداشناس

نویسه گردانی: ḴDʼŠNAS
خداشناس . [ خ ُ ش ِ ] (نف مرکب ) پارسا. خدادان . (آنندراج ). موحد. (ناظم الاطباء). ربانی . باایمان : مردی خداشناس و عابد بود. (مجمل التواریخ و القصص ).
نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.