اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خدمت دوست

نویسه گردانی: ḴDMT DWST
خدمت دوست . [ خ ِ م َ ] (ص مرکب )دوستدار خدمت . آنکه علاقه مند بخدمت است :
دختر مهربان خدمت دوست
زشت باشد که گویمش نه نکوست .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خدمت دوست . [ خ ِ م َ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پرستاری و تعهد و عملی که دوستی انجام دهد از سر اخلاص و بندگی : کیست آنکو ندهد دل بچنین...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.