گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خذم نویسه گردانی: ḴḎM خذم . [ خ َ ] (ع مص ) بریدن و پاره پاره کردن . ۞ (از منتهی الارب )از (تاج المصادر بیهقی ). || چنگال زدن . ۞ (از تاج العروس ). منه : خذم الصقر؛ چنگال زد آن چرغ . || بریده شدن . منقطع گردیدن . ۞ || مست گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی خضم خضم . [ خ َ ض َم م ] (ع ص ) مهتر بردبار بسیارعطا و خاص است بمردمان . ج ، خضمون . || (اِ) دریا. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود