اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خذم

نویسه گردانی: ḴḎM
خذم . [ خ َ ذِ ] (ع ص ) جوانمرد و نیک نفس در لقاء و عطاء. ج ، خذمون . || اسب تیزرو. ج ، خذمون . || شمشیری که زودبرد. ج ، خذمون . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خضم . [ خ َ ض َم م ] (ع ص ) مهتر بردبار بسیارعطا و خاص است بمردمان . ج ، خضمون . || (اِ) دریا. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.