اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرابات نشین

نویسه گردانی: ḴRʼBAT NŠYN
خرابات نشین . [ خ َ ن ِ ] (نف مرکب ) آنکه مقیم خرابات است . آنکه در خرابات است . خراباتی . کنایتی است بنزد صوفیان مر اهل خانقاه را :
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.

حافظ.


یاد باد آنکه خرابات نشین بودم و مست
و آنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.