اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرم بهشت

نویسه گردانی: ḴRM BHŠT
خرم بهشت . [ خ ُرْ رَ ب ِ هَِ ] (اِ مرکب ) بهشت خرم . بهشتی که خرم است . مقصود بهشت معهود است :
اگر زو شناسی همه خوب و زشت
بیابی بپاداش خرم بهشت .

فردوسی .


بکوشش بجوییم خرم بهشت
خنک آنکه جز تخم نیکی نکشت .

فردوسی .


بشادی یکی نامه پاسخ نوشت
چوروشن بهار و چو خرم بهشت .

فردوسی .


بیاراست ایوان چو خرم بهشت
می و مشک و عنبر بهم درسرشت .

فردوسی .


رسانند ما را بخرم بهشت
رهانند از دوزخ تنگ و زشت .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.