اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشت پخته

نویسه گردانی: ḴŠT PḴTH
خشت پخته . [ خ ِ ت ِ پ ُ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) آجر، آجُرَّه ، آگور. (یادداشت بخط مؤلف ). قِرمید. (دهار). طوب . (منتهی الارب ). مقابل خشت خام . چون خشت خام را در کوره گذارند و حرارت دهند پخته شود این خشت پخته را آجر می نامند : با سنگ و خشت پخته ریخته کردند. (تاریخ بیهقی ). بفرمان او این پل را از خشت پخته ساختند. (تاریخ بخارای نرشخی ).
عقرب ندانم اما دارد مثال ارقم
از رنگ خشت پخته سنگ رخام و مرمر.

خاقانی .


طاباق ، طابق ؛ خشت پخته ٔ کلان .(منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پخته خشت . [ پ ُت َ / ت ِ خ ِ ] (اِ مرکب ) آجر. خشت پخته : یکی خانه ای کرد از پخته خشت به صاروج کرده بسان بهشت .فردوسی .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.