خشت  مالیدن 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴŠT  MALYDN 
    
							
    
								
        خشت  مالیدن . [ خ ِ دَ ] (مص  مرکب ) خشت  زدن . (یادداشت  بخط مؤلف ). گل  را در قالب  صورت  خشت  دادن .  ||  دروغی  در بزرگی  و غناء حاضر یا گذشته ٔ خویش  گفتن . مال  و جاه  خویش  بیش  از حقیقت  گفتن . (یادداشت  بخط مؤلف ).  ||  ادعای  بدروغ  کردن . (یادداشت  بخط مؤلف ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.